<no title>

ساخت وبلاگ

چراغارو خاموش کن هوا هوای درده


دوست ندارم ببینی چشمی که گریه کرده

چراغارو خاموش کن سرگرم گریه باشم


می‌خوام به روم نیارم باید ازت جدا شم

فکر نبودن تو دنیامو می‌سوزونه


چراغارو خاموش کن چشم و چراغ خون

یه خورده آرومم کن نشون نده که سردی


حالا وقته دروغه بگو که بر‌میگردی

از شرم اشکای من رفتی چرا یه گوشه


ازم خجالت نکش چراغا که خاموشه

اگه دلت هنوزم باهام یکم رفیقه


یه خورده دیرتر برو فقط یه چند دقیقه

 

خوبرویان عالم...
ما را در سایت خوبرویان عالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیامک salib بازدید : 211 تاريخ : جمعه 10 آذر 1391 ساعت: 3:14